از خاک سرخ حادثه تا اوج بیکران
مردی شکست در خود و پر زد در آسمان
مردی شبیه نور، نه مردی شبیه خویش
تابید بر زمین و رها شد در آسمان 1
* زندگینامه شهید سعید ابراهیم پور :
شهید بزرگوار سعید ابراهیم پور به سال 1348 در یک خانواده مذهبی دیده به
جهان
گشود. ایشان فرزند اول خانواده بود و عالقه زیادی به فعالیت در پایگاه و بسیج
از خود
نشان می داد. ایشان در تاریخ 64/12/21 به علت اصابت ترکش در منطقه ام القصر
به
لقاءا... پیوست.
1- برگرفته از کتاب تیرها و ترانه ها؛ پرهیزکاری؛ مجید، همتی؛ داریوش، ص
53
* اقتباس از پرونده شهید؛ موجود در ستاد یادواره شهدای شهرستان بابلسر
بسمه تعالی
* یادها و خاطره ها :
پدر شهید: آن طور که همرزمانش برایم تعریف می کردند، شجاعت و دلیری
زیادی
در منطقه از خود نشان می داد. دوستانش می گفتند: در منطقه ای که ما بودیم
دور
تا دور ما آب بود. به طوری که غذایمان را با قایق می آوردند. شبی متوجه ناله
یک نفر
شدیم. فرماندهمان گفت: » بروید ببینید صدای ناله از کجاست. » پاسخ دادیم ما
نمی
توانیم. ولی شهید سعید گفت: من می روم. رفت و مجروحی را آورد.
حجت االسالم سید کریم آقامیری تعریف می کردند: در هفت تپه، محمود نقی
زاده، آر پی چی زن و سعید، کمکش بود. قرار بود شب بعد نیرو بیاید و ما را به
عقب
ببرند. ساعت 9 شب به محمود گفت : محمود، دشمن آمد. محمود گفت: تو از کجا
می
ً از جایش بلند شد و گفت:
دانی؟ صبح که بیدار شدیم، همه را در آغوش گرفت و مجددا
محمود دشمن آمد و قبل اینکه بگوید چطور و از کجا، خمپاره ای آمد و بر
پیشانیش
نشست.